گروه هیوده دوره هفت

ساخت وبلاگ
موندم کسی هست بدونه چرا عادت نمیکنیم؟

 

چرا عادی نمیشه؟

گروه هیوده دوره هفت...
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : آااادت,میکنیم, نویسنده : rezbera بازدید : 25 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 18:57

تابستان تمامی ندارد و این آزار دهنده است

شب بیداری ها و کم خوابی ها و بیکاری هایش همگی عذاب اند

انقدر کلاف فکر و خیال آدم بهم میپیچد 

که انگار طناب دار دور گردنم است

کاش زودتر پاییز شود

کاش زود تر برگردم به آن خانه کوچک انتهای بن بست و انتظار بکشم 

اما اینقدر فکر و خیال بی رحمانه به سمتم حمله نکند

من خیلی وقت است سلاحم را انداخته ام و پرچم سفید دست گرفته ام 

کاش ساج زودتربیاید تا بپرسم این جایگزینی، کی تمام میشود؟

گروه هیوده دوره هفت...
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : داستان,جایگزینی,طولانی, نویسنده : rezbera بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 13:29

هنوز "نمیدونم"هنوز نمینویسم نمیتونم بنویسم هنوز معلقم تو هوا  تو فضا فقط پشت سرهم کتاب میخونم و فیلم میبینم بلکم کلمات یادم بیاد ترکیب ها به ذهنم برگردن یادم نمیاد برنمیگردن کی اونایی که رفتن برگشتن؟ برگشتن؟ کی مثل قبل برگشتن؟ آدما چیکار میکنن با رابطه های نصفه نیمه و به جایی نرسیدشون؟ عوضش میکنن؟ بیخیالش میشن؟ به روی خودشون نمیارن؟ این آخری بزدلانه ترین کاره من این کارو کردم که میگم بزدلانه اس، اونقدر به روی خودم نیاوردم که دیگه نشد کاریش کرد یعنی یجوری شد که افتادم تو این "نمیدونم" به این بزرگی خودمو، فکرامو، خاطره هامو، جمع کردم و راه رفتم جمع کردم وسوار اتوبوس شدم جمع کردم و رفتم رشت توی ر گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : خودمو,فکرامو,خاطره,هام, نویسنده : rezbera بازدید : 32 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:32

فقط خدا میدونهاون روز چهل وسه غروبهچقد دلت گرفته بود.... HoMe | EmaiL | ProFiLe mOzHgaN ArcHives مرداد ۱۳۹۶تیر ۱۳۹۶خرداد ۱۳۹۶اردیبهشت ۱۳۹۶فروردین ۱۳۹۶اسفند ۱۳۹۵بهمن ۱۳۹۵آذر ۱۳۹۵آبان ۱۳۹۵مهر ۱۳۹۵شهریور ۱۳۹۵مرداد ۱۳۹۵تیر ۱۳۹۵خرداد ۱۳۹۵اردیبهشت ۱۳۹۵فروردین ۱۳۹۵اسفند ۱۳۹۴بهمن ۱۳۹۴دی ۱۳۹۴آذر ۱۳۹۴آبان ۱۳۹۴مهر ۱۳۹۴شهریور ۱۳۹۴مرداد ۱۳۹۴تیر ۱۳۹۴ LinkS شاهزاده اسکیت باز RSS Ðe$igNER MOZHGAN کوچه ها تاریکن میشه برگردیم؟   لطفا     + تاريخ سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۶ساعت 1:13 نويسنده at | گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : کوچه,تاریکن, نویسنده : rezbera بازدید : 38 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:32

همان دفعه اخر که با همکار محترم رفتیم تئاتر  گفت حس خوبی است که بعداز یک ماه و هیوده روز به خانه برگشته و از این بابت خوشحال بود یاد سیمین افتادم دخترکی دور که در همان سال های دگردیسی عجیب و غریبم جا ماند اوهم همینطور تاریخ هارا به یاد داشت یک بار گفت دقیقا یازده روز است که ندیدمت این را به همکار محترم هم گفتم گفت من اینقدرها هم درگیر عدد و رقم و این ها نیستم اما یک چیزهایی یاد ادم میماند مثل اولین شب خوابگاه من حتی یادم نیست چند روز گذشته بود که به ایمان امدم اما امشب  _با اینکه  نمیدانم چندم ابان است_ به یادماندنی میشود من واقعا از گروه های افراطی گرا م گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : به یاد ماندنی به انگلیسی,به یاد ماندنی,به یاد ماندنی ترین جملات,به یاد ماندنی ترین اهنگهای ایرانی,به یاد ماندنی ها,به یاد ماندنی ترین آهنگ ها,به یاد ماندنی ترین آهنگ های ایرانی,به یاد ماندنی ترین ترانه ها,به یاد ماندنی ترین دیالوگ ها,به یاد ماندنی ترین آهنگهای خارجی, نویسنده : rezbera بازدید : 48 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 10:02

به این نتیجه رسیده ام به دنیا می اییم که از دلتنگی بمیریم و  در نهایت وارد زندگ بعدی بشویم اینکه چه چیزی در زندگی بعدی در انتظارمان است انقدر مه الود است که ترجیح میدهم چیزی نگویم   ساج میگفت اصلا این حجم از دلتنگی ات را درک نمیکنم  راستش خودم هم درک نمیکنم اما واقعا برای هرچیزِ قبل از این سخت دلتنگ میشوم و دلم میخواهد ساعت ها اشک بریزم مانی _همان سردبیر کذایی که مدتی برایش کار میکردم_ امروز دوباره زنگ زد گفت تو واقعا احمقی که خوابگاه گرفتی گفت دانشگاه هنر خوب است و او کلی آشنا دارد گفت اگر کمکی خواستی حتما بگو خیلی چیزهای دیگرهم گفت، راستش حرف زدن با م گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : لعنت به این سیگارهای کنت نعنایی, نویسنده : rezbera بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 16:35

امروز یک چرتی دیدم درمورد بنرهای تبلیغاتی تهران  صرفا بخاطر اینکه دخترم نمیتوانم جای کلمه چرت یک چیز دیگر بگویم تهران نمونه کامل یک پایتخت لجن گرفته جهان سومی است شهر لجن گرفته ای که برای کندن ازش باید درش غرق شد  مسخره است نه؟ ذاتا چه چیزی مسخره نیست؟  همه چیز مسخره و حال بهم زن است اینکه یک نفر برود توی فرودگاه خودش را منفجر کند اینکه یک نفر رگبار بگیرد به گی ها اینکه نصف کشور زیر خاک دفن میشوند هیچ مسئولی به هیچ جایش نیست اینکه میشود دختر نوزاد را عقد کرد اینکه مردم هر شرو وری را میخوانند بدون تحقیق منتشرمیکنند اینکه من جانم برای یغما درمیرفت  این گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezbera بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 17:32

 امروز با عموجان درمورد علی قانع صحبت کردیم

همان اتش نشان دوست داشتنی که چند روز پیش وسط ماموریتش تبدیل به درخت شد

چه شرافتمندانه

فقط همین پیشوند+صفت توی ذهنم میچرخید

ادم حتی بخواهد درخت شود باید به شرافتمندانه ترین شکل ممکن بشود

یکجوری که اگر ازش پرسیدند چطور اینطور شد سینه سپر کند و بامنطق دهان هر پرسشگری راببندد نه اینکه از شرم نتواند سرش را بالا بیاورد

گروه هیوده دوره هفت...
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezbera بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 17:32

از دست دادن که شوخی بردار نیست یک دفعه بایک زنگ تلفنِ ساعت 6 میبینی تمام شد بعد چند قطره اشک میریزی و فراموش میشود این از دست دادن وسط روزمرگی هایت میدانی تا کِی؟  تا یک روز گرم و تمام نشدنی یک روز کامل خاکستری و یک فیلم نادیده وسط دستبند درست کردن برای حسین  یک صدا  و بعد میدانی چه میشود؟  آوار خاطرات است که دفنت میکند یک صدا که هی توی هزارتوی ذهنت میپیچد و تمام عیدها و شیرینی ها و دالان ها و هشتی ها و تابستان ها و گرما و همه و همه جلوی چشمت جان میگیرند و این از دست رفتن تازه کوبیده میشود توی صورتت بی هوا فقط یک جفت دست زبر میخواهی با کمی رماتیسم مفصلی که گروه هیوده دوره هفت...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه هیوده دوره هفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezbera بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 17:32